و از تو هرچه بگویم کم خواهد بود

تویی که با سقوط برگ پاییزی متولد شدی،اما به رنگ بهاری..!

 

 

یک دو سه امتحان میکنیم،یک،دو،سه امتحان میکنیم.*صاف کردن گلو

اهم..خب سلام*-*وای نه اشتباه شد..خدایا این چ طرز شروع کردن پست تولده؟😭😂

ب هر حال سلام سلامتی میاره!

سلام آنیما خانوم!سلام گل گلاب!سلام شکوفه گیلاس!سلام ستاره‌ی صورتی!سلام لونت!سلام مِمول!سلام گربه‌ی ناز نازو!

سلام عزیز دل مامان..

درست یک سال گذشته،نه؟یک سال گذشت از وقتی که یه دختر عجیب غریب پاشد اومد وب من و خواست قالبی که من رسما بهش گند زده بودم رو درست کنه.من حتی یادمه قالب وبت تو اون زمان چه شکلی بود،یادمه چطوری بودی،من همه چیزو خوب یادمه:")

و حتی خوب یادمه چیشد منی که هیچ علاقه ای به این نسبت های مجازی نداشتم و مسخره میدونستمشون برای یک لحظه خواستم مامانت باشم،و تو؟توی بچ به راحتی قبول کردیT-Tصافتم برای اون روز..آه

من حتی اولین باری که"اوما" صدام زدی رو هم یادمه لعنتیTTxD

یادمه چطور برای اوما،مامان،و در آخر مامانی گفتنات ذوق میکردم..

شاید باور نکنی ولی من هیچوقت تورو دوست خودم ندونستم،تو همیشه برای من آنیما کوچولویی بودی که دخترم میدونستمش و میخواستم تا آخر دنیا مراقبش باشم.حتی تو اون لحظه هایی که زیادی عاقل و بالغ میزدی برا من یه وجب بودی بچه میفهمی؟=-=

تو همیشه آنیمای مامان بودی")

بهت گفتم که با تو فهمیدم یه مادر باید چه شکلی باشه دیگه نه؟هرچند که حتی شک دارم من ذره ای تونسته باشم شبیه نسبتی باشم که باهات دارم..ولی گاهی وقتا،واقعا دلم میخواست مامانت باشم،دستای کوچولوتو(هه اره،فکر کردی اشاره نمیکنم که یه تاینی هندز لعنتی ای؟)توی دستم بگیرم و بهت بگم که همه چیز درست میشه..

من شاید خیلی وقتا نگفتمش اما گاهی اوقات از دردی که متحمل میشدی قلب من احساس سنگینی میکرد،آشفته میشدم و توی تموم اون ۲۴ ساعت دنبال یه راه بودم..برای آروم کردن قلبت")ولی متاسفانه مامان هیچوقت نتونست اینو خوب نشون بده.پس بزار از همین ابتدا ازت عذر بخوام،بابت همه وقتایی که کم گذاشتم،اذیتت کردم،سرتو درد اوردم،درک نکردم و نبودم!

و بزار ازت باااار ها تشکر کنم،بابت وقتایی که بودی،کاملا بی منت،صادقانه،خالصانه و دوستانه"))وقتایی که تو اوج حال بد و دیوونگی تنها پیوی تو به چشمم می‌خورد؛و تو چه قشنگ به حرفام گوش میدادی و کمک میکردی..!

ممنونتم بابت همه وقتایی که خندیدیم،شاد شدیم و حتی برای یک لحظه یادمون رفت غم دنیا چه شکلیه؛

بخاطر روزای شادی و روزای سختی ممنونتم")

فکر میکنم پست های تولدت،یا همینطور نامه ها،فرصتی برای بیان حرف هایی باشن که شاید هیچوقت نزدیم پس بزار بهت بگم که چقدررر دوستت دارم زیبای مامانی!

نه بخاطر اینکه صرفا دخترمی،یا دوستمی،یا هرچی.

نه،گاهی بخاطر چیز هایی که متحمل میشی دوستت دارم،گاهی بخاطر حرف هایی که میزنی،گاهی بخاطر درونت،که فرق داره!که رنگ دیگه ای داره،گاهی بخاطر احساسات عجیب اما قشنگت که بهت رنگ و بو میدن،بخاطر قشنگی ای که توی هر تکه از روحته اما شاید نتونی ببینیش و این غمگینم میکنه..اما من که میتونم نه؟مامان میتونه نه؟پس بزار بهت بگم که چقدرررر خوشحالم هستی،متولد شدی،و میشه هربار ازت چیز های جدیدی دید و شنید،میشه ازت تا قیام و قیامت قصه های افسانه ای شنید،میشه قلمت رو خوند و بوسید،میشه تا خود خورشید دید..!

من بخاطر آنیما بودنته که دوستت دارم")

برای لحظه هایی که برام ساختی و توی ذهنم هک شدن

برای آهنگای جر دهنده‌ای که بهم میدی،از بس ک قشنگن بابا حیا کن=-=

برای اوقاتی که سم میشی و دیوار رو باید گاز زد فقط...

برای وقتایی که حرص میدی و فقط باید گوشی رو کرد توی ماتحتت^--^

و بخاطر چیزای بصری دیگه ای که گفتنش اینجا جایز نیست..😔🤚🏻

نمیدونم چقدر خوشحالی از اینکه متولد شدی،از اینکه هستی،و از وجودت.اصلا خوشحال هستی؟نمیدونم..فقط میدونم نظرت برام اهمیتی نداره^^چون من با تک تک سلول های وجودم از بودنت خوشحالم،بخاطر تولدت امروز رو جشن میگیرم و توی دلم نهال شادی میکارم">

ازت خواهشی دارم..

قدر خودت رو بدون.

هرگز،هرگززز لحظه ای به کافی بودنت،به زیبا بودنت و قوی بودنت!

هرکی ندیده باشه،من دیدم،دیدم که بار ها لب پرتگاه شکست بودی اما برگشتی..راهتو کشیدی و برگشتی به جایی که بودی)

گاهی بهت غبطه میخورم..بخاطر اینکه انقدر محکمی!

و ازت میخوام همینطور بمونی..نیازی نیست به تو اینارو گفت چون میدونم خوب میدونیشون.اما بیا توی این روز به خودت یه قولی بده،قول بده تا جایی بزرگ بشی و به یه جایی برسی،که هر دست انداز زندگی برات یه تکون کوچیک باشه صرفا..ازت همینو میخوام:")

مراقب خودت همیشه باش.

و بدون تا جایی که بخوای من همیشه هستم،همیشه بغلم برات بازه"]

برات دنیا دنیا شادی،آرامش،عشق،خوشبختی و سلامتی رو میخوام فقط'>>

به رسم عادت و برای اولین بار:

«زمینی شدنت مبارک ستاره‌ی زیبا🌟»

+ینی انقدر حرف داشتم تو دلم که انقدر زیاد شدTTتازه این نصفشم نشد😭😂

++از اونجایی که به گذاشتن پست تو ساعت ۰۰:۰۰ اعتقادی ندارم انقدر دیر شد دیگه ببخشید:(

+++چرا باید روز تولدت با قطعی نت ها یکی بشه و من نتونم برم پینترست برات چیزای عر دار جمع کنم بیارم...؟

++++آهنگه ب شدت وایبتو میده.

+++++چیه نکنه کادو میخوای؟من چیم پس این وسط¿

 

 
bayan tools 💫HBD
دانلود موزیک