:to my pink star

من فکر میکنم که تو صورتی ای هستی که نقاش به اشتباه رنگ طوسی رو قاطیش کرد.

آنیمای قشنگم.

این روزا کمتر کنار همیم و کمتر غم هامون رو باهم به اشتراک میزاریم.

میدونی چرا دارم از واژه "غم" استفاده میکنم؟چون ما توی به اشتراک گذاشتن غم هامون باهم خیلی خوبیم.

من همیشه به این فکر میکنم که دقیقا دارم به چه درد آدم هایی که‌میشناسم میخورم؟

میدونی منظورم چیه؟منظورم اینه که دارم براشون چیکار میکنم،چند بار ناراحت و جند بار خوشحالشون کردم و چند بار نسبت بهم کاملا خنثی بودن.

احساسات آدمها نسبت بهم برام خیلی مهمه.

و وقتی به تو میرسم،مهم تر هم میشه،چون تو منو مامان صدا میزنی-خیلی وقته نمیزنی.-

چون من تورو درست شبیه دخترم میدونم.چه به درست چه غلط.

و این یعنی من باید مراقب باشم،من باید حواسم باشه،من باید توجه کنم،من باید فکر کنم،من باید بدونم.من میدونم؟نمیدونم..

همیشه نگران بودم که حتی یک لحظه توی اون دل کوچیک مهربونت ابراز پشیمونی و تاسف کرده باشی از اینکه آدمی مثل من رو مامان صدا میزنی.

اما من میخوام دوستت باشم

میخوام گاهی فراموش کنم کی هستم و تو کی هستی

چون من همیشه نگرانتم

نگران اشک هایی‌که‌می‌ریزی اما با خنده های لثه ای قشنگت نشونشون میدی

نگران فریاد هایی که میزنی اما با صدای آروم آرامش بخشت نشونش میدی

نگران فکر های شبانه‌ات،نگران حسی که نسبت به خودت داری،نسبت به من داری،نسبت به عشق داری.

چون تو تشکیل شده از عشقی،متشکل از میلیون ها جز از دوست داشتن

و من دلم برات تنگ میشه و بار ها و بار ها به این فکر میکنم که دارم برات چیکار میکنم؟

دلم میخواد این ساعت زنگ زده قدیمی رو دست بگیرم و عقربه های داغونش رو به سمت عقب بچرخونم و به سال پیش،توی همین روز ها برگردونم

روز هایی که تو توی آغوشم گریه میکردی و حرف میزنی

میدونی؟

حرف میزدی..

صداتو میشنوم هنوز،میشنوم که چطور از ترک هات صحبت میکنی

اما خودت رو نمیبینم دختر من:")

من دلم برای صدای خنده هات میون ویس هات تنگ شده

برای عکس های ساده و قشنگت

و تو میتونی هنوز مثل زمستون سرد پارسال توی بغلم اشک های‌گرمت رو رها کنی..

 

It's been a long day 

Without you my friend 

and I tell you all about it 

when I see you again

:")when I see you again

 

.from your momy

 

+این نامه هارو به ترتیب همون اسامی ای که‌ توی پست قبل نام بردم مینویسم.

فکرشم نمیکردم انقدر حس خوبی بهم بده نوشتنشون:")))

سعی میکنم هرروز بنویسم براتون..