در ریشه وجود هرکس نهریاست به بزرگی جهان،آغشته به زات درونی اش.
و من فکر میکنم نهری که به پای ریشهی تو ریخته از جنس باران های زمستانی باشد.
همانقدر سرد و زنده.
راستش خیلی برام جالب و صد البته خجالت آوره که من دقیقا اولین کامنتم توی بیان رو با این اکانتِ یک سال و نیمه توی وبلاگ تو دادم
هیچوقت اون روز و فراموش نمیکنم
و فکر میکنم تو باید شخص بسیار خاصی باشی برام
چون خدایا دقیقا اولین نفری بودی که خودمو بهش معرفی کردم که کاش دستم میشکست نمیکردم😭 و باهاش هم صحبت شدم..
دقیق توی روز ۲۶ تیر بود:")اگه بخوام میتونم حتی بگردم دنبال اون پست و پیدا کنم کامنتمو توش! اما چون میدونماگه این کارو کنم احتمال اینکه به خودکشی رو بیارم خیلی زیاده نمیخوام ببینمش.
و تو..به عنوان یه آدم غریبه واقعا باهام خوش برخورد بودی وقتی بهش فکرمیکنم:"))اه اصن نمیفهمی..خیلی اکلیلی میشم ب اون روزا فکر میکنم خدایاTT.
و از یک سال و نصفی پیش تا به امروز خیلی چیز ها عوض شدن
وای حتی اون شبم یادمه،جدن چرا قبول کردی پدر من باشی؟به این فکرنکردی که آخه این اصکل و دیگه چیکار میخواستم تو زندگیم؟TT
ولی من..با همه وجودم ازت متشکرم که اون کارو کردی
چون هیچوقت حس نکردم ازت دورم یا اضافه ام،یه جورایی با اینکه هیچوقت خیلی زیاد حرف نزدیم کنارت نیازی به هیچ تظاهری ندارم و همیشه از معاشرت باهات لذت بردم.اینو جدی میگم!جدی بگیر!
چیزی که همیشه میخواستم این بود که بتونم بیشتر پیشت باشم..یه وقتایی..شاید میتونستم کمکت کنم،باهات بیشتر حرف بزنم،بیشتر بشناسمت و...
اما از همین فاصله هم کافی بود تا بفهمم توی قلبت چه چیزی مخفی شده:")
ترکیب فاکینگ زیبایی از زیبایی های Aesthetic و طعم نسکافهی مخلوط شده با شیر و یه شیرینی کشمشی خوشمزه و داغ که تازه از فر در آورده شده،بوی کاغذ های کاهی و صدای برخورد بارون با لبهی سرد و سرد پنجره
همه اینا درست همونجا توی وجودت مخفی شده و خیلی خیلی خیلی با ارزش و زیباعن
همیشه مراقبشون باش،مراقب همه اون چیز های که هستی و میخوای باشی و داری براش تلاش میکنی و من از همین دور هم حواسم هست،میبینم که چطور تلاش میکنی،حتی شده کم!:")همشون با ارزشن.
نمیدونم تا چه حد ممنون خودت هستی یا میشه گفت خودت و پذیرفتی و دوستش داری
اما بنظرم لایقش هستی.لایق عشق و لایق دوست داشته شدن از طرف خودت.
خودت رو همیشه ببین،اون چیزی که هستی رو،چیزی رو انعکاسش رو میبینی،وقتی ای پنجره به آسمون نگاه میکنی..
برات همیشه چلونده شدن تو بغل شادی،آرامش و عشق
خندیدن از ته دل
یه زندگی زیبا و هیجان انگیز درست شبیه خودت و همینطور به مطبِ خیر ببینی توی بالا شهر تهران آرزو میکنم خانوم دکتر^-^ایشالا که با ویسکی و سیگار برگ شیرینی و دسته گل برای شما بانوی متشخص خدمت برسیم^^
و..واقعا پدر دیوونه و ENTP عه خل مهربان و زحمت کشم رو دوست دارم:">
البته خب میدونی زندگی خرج داره خرج هاعم روز به روز بیشتر میره بالا..اگه یکم اون جیب مبارک و شل کنی دیگه واقعا پدر نمونه ای میشی جدی میگم! دو روز دیگه باید شوهرم بدی خجالت نمیکشی؟هوم؟!
همیشه تو پست های تولد زیاد حرف میزنم..
پس بیشتر از این سرتو درد نمیارم و اصل مطلب و میگم:
[سقوط هرچند دردناک اما زیبات از آسمون مبارک]
امسال فرشته های سفید زیادی اینجا و اونجا هستن
امیدوارم که گل ها بر روی لبخند غمگین تو فرود بیان:]
_Snow flower_
+دیگه ام پیر داری میشی دقت کردی؟D:
++ولی من واقعنی دلم برات تنگ شده👍🏻
+++وای خدایا میدونم خیلی چرت و پرت گفتم..هرچی گند زدم و کم و کاستی ای بود به ونته بودن خودت ببخش:>