من با تو بهارِ بی شکوفه را گذراندم

تابستانِ بی خنده را گذراندم 

پاییزِ بی باران را گذراندم

و زمستان بی برف را نیز..

تمام اینها در من خانه دارند،چشم به انتظارشان هستم

اما اگر میگویم "گذراندم"

یعنی تو زیباتر از باز شدن شکوفه های صورتی

صدای بلند خنده ها

باران کم جان پاییزی و برف سنگین زمستان هستی.

وقتی میگویم می‌گذرانم یعنی یک تو کافی‌است برای زندگی

باور کن که این زمین کوچیکتر از این حرف هاست

باور کن که دنیا تنها یک تو و یک من است

باور کن شکوفه ها می‌میرند

لبخند ها خاموش می‌شوند

باران روزی خشک می‌شود و برف ذوب می‌شود

در آخر یک تو و یک من در پایان دنیا ایستاده و لحظه‌ی آخر را تماشا می‌کنند.

با دستانی گرم.گرم تر از تابستان.

+عکس ها برای چندین وقت پیشن،اواخر پاییز.یکهو اومدم به این پست پیش نویس شده نگاه کردم و گفتم عه،من این عکسارو چقدر دوست دارم،چرا تاحالا اینو انتشار نزدم؟:>