چه زمانی توی زندگیت از ته دلت احساس خوشحالی کردی؟

 

خوشبختانه لحظات زیادی بودن که من توشون واقعا از ته دل خوشحال بودم و شادی واقعی رو حس کردم.

و همه‌ی اون لحظات رو مدیون یک نفر هستم.

راستش اون لحظات انقدر زیادن که نمیدونم از کدوم باید نام ببرم..

ولی خب،فکر کنم حس خوبی باشه که یه روح اشتراکی داشته باشی،و اون همیشه مراقبت باشه نه؟کسی که دوست داشته باشه همیشه بخندی و حال خوب تورو به خودش ترجیح میده 

من توی اون لحظات واقعا احساس خوشحالی کردم،توی روزی که فهمیدم روحم یه همدم واقعی داره. 

نمیدونم براتون چطوری باید توضیحش بدم راستش خوشم نمیاد راجب این موضوع اینجا خیلی حرف بزنم ولی خب توی تمومی لحظه هایی ک اون آدم پیشم بود من خوشحال بودم فکر کنم¿

امیدوارم بفهمید چی میگم:"😂🤍

پ.ن:محض اطلاع اون آدم مخاطب خاصم نیست ذهن های کثیفتون رو جمع کنید=/XD چرا هروقت یکی اینطوری راجب کسی حرف میزنه یه سریا باید فکر کنن حتما داره راجب مخاطب خاصش یا عشقش حرف میزنه؟"-"

+کامنت ها رو میبندم چون نباشن سنگین ترن'-' اصن از اولش چرا بازشون گذاشتم ودف😐😂