یه قراری که دوست داری بری رو توصیف کن.با کی؟کجا؟چه کار هایی انجام میدی؟

بدون شک با سولمیتم.

دلم میخواد بریم یا کتابخونه بزرگ..از اینایی که توشون پر از راهرو های پیچ در پیچه و بین راهرو هاش بوی عود پیچیده')

میون یکی از اون راهرو ها دلم میخواد بشینیم و برای هم کتاب بخونیم..بی شک حسی که داره رو با هیچ چیزی عوض نخواهم کرد

دلم میخواد بغلش کنم و ساعت ها براش کتاب بخونم

*برداشتن جعبه دستمال کاغذی

null

چیزی که دلت میخواد فراموش کنی(تمومش کنی)ولی نمیتونی ازش به سادگی رد بشی؟

دلم میخواد اتفاقات بدی که برام میوفتن رو فراموش کنم و هی مدام یادشون نیوفتم و بهشون فکر نکنم تا دوباره بهم نریزم

دلم میخواد چیزای بد رو فراموش کنم ولی گاهی محال میشه برام.