ولی هرچی فکر میکنم میبینم بزرگترین مشکل من با دنیا همینه.

همین

همینکه همه چیز باید انقدر جدی و پیچیده گرفته بشه

همینکه خوشبختی و شادی واقعی تو تصویر بالا خلاصه نمیشه 

تو اینکه وقتی از خواب پا میشی نگاهت مستقیم با چنین منظره ای برخورد کنه(=

من فقط  میخوام یه روز از خواب بیدار شم و تنها وظیفه خودمو بو کردن گل ها،تماشا کردنشون،تماشا کردن هوای ابری،موسیقی گوش دادن،نقاشی کشیدن و رو به راه کردن اوضاع روحی بقیه و پیچیدن پاهای سردم  بین پتو و لذت بردن از این ترکیب دلچسب ببینم

فکر می‌کنید زندگی کی انقدر پیچیده شد؟

null

#موجِ سکوت.