دختره یه احمقه.داری میمیری؟کاش بمیری.اون صدا رو خفه کن.نه نه،تو مغزمه.

روزای تعطیل مزخرفن.باید به مزخرفاتش گوش بدم؟خفش کن.از اخبار بدم میاد.

پایین پله وایساده بود.داری منو نگاه میکنی؟برف میومد.ازش میترسم.بدنم شل شده.چرا دهنشو نمیبینده؟!داره داد میزنه.نه من دوستت دارم.دیدمت،پریدم بغلت،بغلت گرم بود.هوا خیلی سرد بود.باهاش حرف میزنم،شاید از سرم بره بیرون.آسمون سیاهه،از سیاهی میترسم.من نباید شبیه اونا شم.میخوام یه گوله برفی رو پرت کنم تو صورتت.از من بدش میاد؟نه‌اون هنوز نمیدونه.فقط ۱۶ سالته،احمق.میخوای چیکار کنی؟سِر شده،نمیتونم تکونش بدم.به روانشناس پیام میدم.میگه دلش برام تنگ شده.گریه میکنم.آسمون سیاهه.نکنه شبیهش باشم؟

منتظر من بودی؟تو شیرینی.مزه‌ی زهرمار میده.حرفاتو میگم.چرا انقدر احمقی؟آره خب احترام واجبه.نه،من این کارو نکردم.میتونم بهش پیام بدم،ولی هنوز سخته.به خودم مربوطه،سرتو تو زندگیم فرو کردی.از اون زن متنفرم.هیچ چیز به نفع من نیست.وجود دارم؟نه.چشمات خسته بودن.دلت تنگ شده بود؟میخوام فرار کنم.اگه اونم نفهمه چی؟حرف نزن.حرف نزن.تو هیچی نمیدونی.از اینجا حالم بهم میخوره.آروم نفس بکش.خوشگله.تو مهربون تری.منتظرم میمونی؟هیولا های توی خونه.میخوام بخوابم.انقدر حرف نزن.بغلم کن.هیچ احساسی نداری؟دارم گریه میکنم.تو هیچی نمیفهمی.احمق.احمق.احمق.دست من نیست.تو بامزه ای.چشماش یخ زده بودن.یه روز میکشمت.چرا؟توعم؟درکم کن.بهش نیاز دارم.لعنت به صدات.از کلمات خسته ام‌.چرا بیشتر نمیشنوی؟یکم بیشتر بمون.نه.منم دلم برات تنگ میشه.میخوای منو بکشی؟این کارو میکنی.چشمام چیزی نمیگن؟شبیه همیم.داد نزن.داری منو میترسونی.برات بخندم؟خشک شدن.اون لعنتی منو فرو میبره.

دستت و گرفتم.تو برف راه رفتیم.فکر کنم دوستت دارم.اون هیچی‌نمیفهمه.فقط نگاهم کن.ما نمی‌میریم.دلم سرما میخواد.گلوم درد میکنه،از بغض بدم میاد.چرا انقدر صداش چندشه؟دلم نمیخواد نگاهت کنم.از تو بیشتر از گربه ها میترسم.چشمای قشنگی داری.خط چشمت قشنگه.داری چیکار میکنی؟مغزمو از کار میندازه.نه نه نه نه،خواب میدیدم.ابرا شبیه نقاشین.کنکور،کنکور،کنکور.خیلی نزدیکه نه؟من دارم گند میزنم.اون گروه خیلی مزخرفه.از مردا بدم میاد.منظورت از دیوونه‌ی من چیه؟نه،لطفا تمومش کن،من درد دارم.حرفاش شیرینن.چشمامو میبندم.دلت سکوت میخواد؟از گوشت بدم میاد.گربه ها هم همینطور.ولی تو بامزه ای.دنیا دور سرم میچرخه.وجود داشتن.میخوام بنویسم.دوسشون داری؟نوشته هامو.بوی نسکافه میده.لباساش بوی دود میدن.دود و دوست دارم.بوی گند میده.شیشه میکشه.حرفاش مغزمو به گند میکشونن.بابا می‌ترسه.منم میترسم.حق داره.میخوام برقصم.دنیا میچرخه.بریم بالای چرخ و فلک؟بغلم میکنی؟نه.از من دور شو.تو بی احساسی.من اونو میخوام.صداشو نمیبره،چرا همیشه حق با اونه؟باهام برقص.دنیا دور سرمون میچرخه.از آفتاب خوشم نمیاد.دستمو بگیر.

زمستون نزدیکه:)

 

+استفاده از این سبک که توی وبلاگ مائو چان دیدمش:'>

++خیلی روش خوبیه برای چلوندن ذهن و کمتر کردن نشخوار فکری!

و من از این حالت مرموزی که داره و هیچی ازش نمیشه فهمید خوشم میاد">