۱۳ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

فراتر از جسم فانی

تو نه در قلب منی و نه جاری در رگ هایم

در هیچ کجای جسم فانی ام نیستی

این قلب و این رگ هردو فانی اند،حیاتشان به تار مویی بند است!

تو در بوی گل هایی

در خیسی چمن های تازه آبیاری شده

در خنکی زیر شن های کویر

در رنگدانه های گل ها

در ستاره‌ی دنباله داری که هر چند سال یک بار ظاهر میشود 

در سحابی های ناشمار

تو در ماه کاملی هستی که خود را از پشت پنجره اتاق به من می‌تاباند

در بارانی وجود داری که برای لمسش دستم را از پنجره بیرون میبرم و زبانم را ملتمسانه زیر آن میگیرم تا قدری از آن بنوشم

تو در صفحات و کلمات حضور داری،در آنها پادشاهی میکنی

میان واژه ها نشسته ای

با فنجانی قهوه در دست و تبسمی بی جان بر لب

تو میان سفیدی ابر هایی و خورشید را در آغوش میگیری،از آن بالا به من مینگری و میخندی

تو میتوانی در گلدان تازه جان گرفته‌ی بالای تخت باشی یا در موسیقی ای پر از راز

در تنه‌ی درخت پیری که پشتش قایم میشوم و بلند میگویم:حالا چشماتو باز کن.

تو در تک تک بازی های کودکانه بودی و هستی.

تو در اشک و لبخند من بودی و هستی..

تورا به این جسم فانی محدود نمی‌کنم

تا وقتی جهانی هست بزرگتر از قلب کوچک من.

 

  • ۱۳
  • نظرات [ ۳۲ ]
    • 私の救いの天使✨🤍
    • دوشنبه ۳ مرداد ۰۱

    ~چالش یک ماهه‌ی خاطرات تیر~

    [کلیک]

    این یه چالش ۳۰ روزست که توی یه چنل تلگرامی دیدمش،ازش خوشم‌ اومد و حالا قراره انجامش بدمD:

    دلیلمم برای انجام دادنش یکم بیشتر شناختن خودم و فکر کردن راجب خودمه.

    البته اونجا زده بود خاطرات اردیبهشت‌xDمن کردمش تیر"-"

    اسمش رو هم میزاریم چالش یک ماهه خاطرات تیر.

    منبع چالش هم توی عکس هست.هرکسی هم‌ که دوست داشت میتونه شرکت کنه^^

  • ۱۴
  • نظرات [ ۱۱۷ ]
    • 私の救いの天使✨🤍
    • يكشنبه ۲ مرداد ۰۱

    گالری جیمز وب☆•°•

    فقط چون خودم وقتی اینارو دیدم از شادی و ذوق و قشنگیشون مردم اینجاعم ب اشتراک میزارمشون')

    اینا عکسایین که تلسکوپ جیمز وب گرفته..

    و احتمالا هرچی که از این به بعد به زمین بفرسته رو من باز اینجا قرار بدم تا وبلاگم ب زیبایی این عکس ها آراسته بشه~

    اول از همه‌ این عکس..اون نقطه هایی که‌ توی عکس می‌بینید اصلا ستاره نیستن!کهکشانن")

    و جالب اینه که جیمز وب روی یه نقطه اندازه یه دونه‌ی شن توی فضا زوم کرده،ازش عکس گرفته و این حاصل عکسشه!ینی توی یه نقطه اندازه شن اینهمه کهکشان هست..و ناسا اینو ب عنوان عمیق ترین و واضح ترین تصویر کیهان نام گذاری کرده))

    null

    این دوتاعم صحابی‌ان")صحابی حلقه جنوبی

    و تو همین دوتا عکس هم اگه با دقت نگاه کنیم باز کلی کهکشان دیده میشه خدایا..

    null

    و اما این..این چیز خیره کننده ای ک می‌بینید هم یه صحابیه 

    صحابی«NGC 3324» که بهشم میگن مهدکودک ستاره ای:")))

    چون خونه میلیون ها ستاره‌ی تازه متولد شدست..همه اون ستاره هایی که می‌بینید تازه متولد شدن و درحال شکل گیرین..

    پس بچه ستاره میتونیم بهشون بگیمㅠㅠ

    null

    این تصویر هم پنج تا کهکشان در هم تنیده رو نشون میده که اسمشونم پنج قلوی استفانه و از اسمش واقعا خوشم میاد"]]]

    و خب این تصویر تا ب اینجا یکی از دورترین چیزایی رو نشون میده ک جیمز وب ازش عکس گرفته..تقریبا مال ۳۹ تا ۳۴۰ میلیون سال پیشه!!

    null

    و امااا..می‌رسیم به مورد علاقه ترین عکس من از جیمز وب!

    این یه کهکشانه و یکی از زیباترین کهکشان هاییه ک آدم تو عمرش میتونه ببینه احتمالا:))))

    اصلااا نمیتونم هضم کنم قشنگیشو کمک..

    اسمشم«NGC 628 » عه

    این ترکیب رنگ بنفش و مشکی ای ک داره..فوق العاده نیست؟!

    null

    خب دیگه همینا بود"-"واقعا دلم میخواست این عکسای قشنگ و بی نظیر تو وبلاگم باشن.

    و خیلی عجیبه که یه تلسکوپ چطور میتونه انقدر دقیق باشه که از یه دونه شن اینهمه کهکشان در بیاره یا تو ۳۴۰ میلیون سال پیش سفر کنه و عکس پنج تا کهکشان رو ثبت کنه!

    امیدوارم شماعم ب اندازه من لذت برده باشید">

     

  • ۱۱
  • نظرات [ ۴۷ ]
    • 私の救いの天使✨🤍
    • شنبه ۱ مرداد ۰۱
    ..𝐼'𝑣𝑒 𝑏𝑒𝑒𝑛 𝑡𝑟𝑦𝑖𝑛𝑔 𝑎𝑙𝑙 𝑚𝑦 𝑙𝑖𝑓𝑒
    𝑡𝑜 𝑠𝑒𝑝𝑎𝑒𝑎𝑡𝑒 𝑡ℎ𝑒 𝑡𝑖𝑚𝑒
    𝑖𝑛 𝑏𝑒𝑡𝑤𝑒𝑒𝑛 𝑡ℎ𝑒 ℎ𝑎𝑣𝑖𝑛𝑔 𝑖𝑡 𝑎𝑙𝑙
    ...𝑎𝑛𝑑 𝑔𝑖𝑣𝑖𝑛𝑔 𝑖𝑡 𝑎𝑙𝑙,𝑦𝑒𝑎ℎ
    ••••••••••••••••••••••••
    دست های مرا بگیر..به تو قول خواهم داد که رهایش نکنم!
    دست هایم را بگیر تا شاید بتوانیم باهم میان کوهستان های افسانه‌ای که از آنها در کتاب هایمان یاد شده قدم بزنیم.
    دست هایم را رها نکن تا شاید بشود به تو لذت راه رفتن میان دشت بنفشه ها را هدیه بدهم؛
    دست های مرا بگیر،می‌دانم سردی‌شان ممکن است آزارت بدهد اما لطفا دستانم را بگیر تا تورا تا زیر باران بکشانم و آواز قطره هارا برایت بخوانم..
    میدانم کمی خسته و آشفته ای،اما دستانم را بگیر،آنهارا گرم نگه میدارم تا خستگی ات را در کنند!
    دست هایم را که بگیری،قول می‌دهم تورا به دیدار زندگی ببرم
    نجوای بی پروا را در گوشت زمزمه میکنم و با آن برایت میرقصم تا ببینی دیدار با زندگی به همین آسانیست!..بیا تا برقصیم در یک یک چهار راه های پاریس،بیا در قایق های پارویی ونیز عکاسی کنیم،به من فرصت بده که دنیایم را نشانت دهم؛
    آسان است..
    بیا دستانم را بگیر،این خدا به تو یک زندگی بدهکار است غریب آشنا:)♡
    •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
    خوش آمدید،اینجا متعلق به انسانیست که گه گاهی شاید بتواند با یک لیوان شربت توت فرنگی شما را به سفر های دور و درازی ببرد!シ︎
    لطفا در اینجا،هرچه نقاب برای خود ساختید را در هم بشکنید و خودتان باشید..
    ورودتان را به دنیایی گاه کهکشانی،گاه بارانی و گاهی کوهستانی خوش آمد میگویم
    《لطفا پیش از ورود خود را در قسمت معرفی،معرفی نمایید!》
    کلمات کلیدی
    Hb