و من میترسیدم از انتظاری ک شاید زودتر از اون چیزی که فکرشو میکردم قرار بود به سراغم بیاد..

و تو میگفتی نگران نباش

اما رفیق،من حلقه‌ی اشک توی چشماتو دیدم!..

درست همون لحظه ای که گفتی نترس

و این منو بیشتر می‌ترسوند 

اینکه میگفتی نترس اما دستات میلرزیدن

شاید دفتر جدیدی باز شده بود؟..

 

 
bayan tools Lana Del reyViolet for Roses

دانلود موریک